با غمگنانه ترین صدا گفتهام
"خداحافظ "
و با زشت ترین
کفش ها
رفتهای
هر بار
محبوب من
و آن هنگام که باز آمدهای
صاحب زیباترین کفش ها،
شنیدهای
شادترین سلامم را .
محبوب من
ساعت
موجودی پر صدا و خوفناک است
با ضربههای مداوم
و تکرار
حتی امید را از پای در می آورد
محبوب من
جهان جایی است
وحشتناک
-بی تو -
درهر گوشه
ساعتی انتظار ما را میکشد
از پشت در
دورتر نرو
شعراستادیاکیده
من دلم میخواهد
سفرکنم به آسمان گسترده
آسمانی ابی
باآدمان خاکی
نردبام کوتاه است...
دستهای توست که
مرا به آسمان
خواهد رساند...
نظرات شما عزیزان: